مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

غزل  ای دل

دل بستم و دل می گفت ، پرهیز زکرداری

عشق و عاشقی ای جان ، مدیونِ وفاداری

معتاد نشو هر گز ، دلداده شرابی گرم

نوشیدنِ جامی تلخ ، مدیونِ طمعکاری

آزاده بمان سنگین ،خود خواهی همان بی دین

در سفره غمی شیرین ،در محفل بیزاری

آغوش رهش باز است ،معمار و طنّاز است

ایمان که دل ساز است ، معروف به دلداری

می گفت و می خندید ، باران به تنم بارید

هر قطره چو پندی کوه ، بر پیکرِ غم خواری

گفتم ای عبیر اشک ، فریاد وفا اینجاست

رویی که طلا پاشید ، بایستی نگه داری

بی عشق دلی سنگ است ، گمنام و بی رنگ است

بی ساز و آهنگ است ، در معرضِ بیماری

با عشق جهان خوشبین ، با عشق شبت رنگین

با عشق هوس مسکین ، در بستر دیواری

دل گفت خطا اینجاست ، درد است و غم ناجور

ترسم که گناهی هست ، عشق است و سرکاری

بر تن می زند صد زخم ، از آه و هوایِ دوست

مرهم که دوایی نیست ، داروی به خود یاری

گفتم که انا لله ، ای جان که خودت مختار

سردارِ تنم جلّاد ، ای جان تو بدهکاری

دل کندم از این دلها ، دلها چو دلم دل نیست

در صلح و صفا خواب است ، بد بین طرفداری

ای جان به خدا بسپار ، دل دادن و دل بستن

گویا که پناهی هست ، دل شور زخود خواری

درمان تنم عشق است ، عشقی که وصالش سخت

معشوق چقدر زیباست ، ای دل نکن انکاری

یا رب الانس و الجان ، البی امن الالم حسران

سهل لی ابعجل تعبان ، من احلامی و اسراری

قلبی یشهد ابطرواک ، احبک و انتظر ملگاک

سامح کل بشر اذاک ، و انت الخالق الباری

ای دل به رهم بنگر ، در غربت و در محشر

این روح رهش پرواز ، حیف است تو مرداری

بوسه به لبت تغسیل ، آغوش سرت تهلیل

پا پوش تنت مندیل ، حاشا که نپنداری

جاسم ثعلبی (الحسانی) 02/11/1394

22/01/2016

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: غزل ای دل ,
:: بازدید از این مطلب : 1779
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : جمعه 2 بهمن 1394
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی